یادداشت اول : چهارشنبه تهران ماموریت بودم . سعی کردم توی جلسه توجه ناظر رو جلب کنم . آدم به درد بخوریه .الان نزدیک ۳۰ ساله داره توی زمینه نرم افزار کار می کنه . آدم با سوادیه .
یادداشت دوم : داداشم با خانمش از اهواز اومده هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.
یادداشت سوم : گاهی ما آدم ها حواسمون نیست که طرف مقابل تو رو نمی شنا سه و از روی رفتارهات در مورد تو قضاوت می کنه . وقتی فکرش رو می کنم می بینم حق داره کارم خیلی بچه گانه بود . اما به خدا قصد آزار نداشتم فقط دلم می خواست شیطنت کنم . همین .
|
از این که دیشب باعث ناراحتیش شدم کلی ناراحت شدم الهی بمیرم بچه سرش درد گرفته بود. گاهی نمی تونم شیطنتم رو کنترل کنم .
هنوز برگ نرفته
درخت لاغر شد!
دل گیاه چه زود تنگ می شود!!!
..... مدعیان رفاقت بسیارند. تا پای آزمایش در میان نباشد هر کسی از راه رسیده و نرسیده، مدعی عشق است. رفاقت را باید با صداقت آزمود و صداقت را می شود از ته نگاههای یک انسان فهمید. چشمها همه چیز را لو می دهند حتی عشقی را که در دلت پنهان کرده ای. دوستی یک معامله نیست و این همان حقیقتی است که از یادها رفته است کسانی که از دوستی به سود و زیان آن می اندیشند سودی از دوستی نخواهند برد. دوست داشتن از عاشق بودن هم سختتر است. دوستدار تو به سعادت تو می اندیشد حال آنکه عاشق تو به داشتن تو ...
دوستی بالاتر از عشق است
سعی کن تا کسی را در دوستی نیازموده ای عاشقش نشوی. ملاک دوستی به رنگ و قد و وزن و قیافه و ناز و ... نیست، معیار دوستی صداقتی است که دوستت در صندوقچه دلش ذخیره کرده است. آنچه باز هم از دوستی و عشق بالاتر است آزادی است. این آزادی است که پیش از دوستی ارزش دارد. نباید با دوست داشتن کسی او را از آزاد بودن و آزاد انتخاب کردن محروم کرد.
دوستی تملک تو بر کسی یا چیزی نیست
دوستی مثل بوییدن یک سیب است بدون آنکه به آن گازی بزنی. و عشق گاز زدن سیب است یعنی که بخواهی آنرا مال خودت کنی.
تقدیر کلمه ای که گاهی ما آدم ها برای فرار از اون کمک می گیریم . فرار ار هر چیزی جتی گاهی فرار از خودمون .
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود ور نه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها می کردم هیچ لایق ترم از حلقه زنجیر نبود